خبرگزاری حوزه، تعلیم و تربیت نظام واره ای است که آینده هر ملتی را تعیین میکند و هر کار دست و اشتباهی در این عرصه، هرچند بسیار کوچک، نقش بزرگی را در آینده ایفا میکند. این اهمیت به اندازهای بزرگ است که کمتر کسی میتواند آن را نادیده بپندارد. این اهمیت و اثرگذاری پر سود، توجه بسیاری از دوستان و دشمنان را به سوی خود جلب کرده و همه تلاش دارند تا برنامههای خود را در این مسیر پیش ببرند. متأسفانه در کشور ما، در عین حاکمیت اسلام در آن، در عرصه تعلیم و تربیت انسانها بهویژه در آموزش و پرورش، دیدگاههای غیردینی و انسانی نفوذ یافته و تأسف بار تر این که عدهای همین مسیر اشتباه رفته شده و به بن بست رسیده جوامع لیبرالی، هنوز هم به دنباله روی از آنها سر از پا نمیشناسند... . حوزههای علمیه بهعنوان متولی تبلیغ دین، از گذشته بر این مسئله تأکید داشته و هر از چند گاهی طلاب دغدغه مند تلاش کردهاند تا در این سیستم آموزشی کشور ورود یافته و نقشی در این مسیر ایفا نمایند، هرچند با موانع و محدودیتهایی در این مسیر روبرو بودند. در این راستا، از حدود دو سال پیش، مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه در قم راه اندازی شد تا ضمن ساماندهی ورود طلاب در سیستم تعلیم و تربیت آموزش و پرورش، آنها را با آمادگی بیشتری برای حضور در عرصه تبلیغی و تعلیمی اعزام کند.
برای آشنایی هرچه بیشتر با فعالیتهای این مرکز، خبرنگار خبرگزاری حوزه گفت و گویی با حجت الاسلام محمد اسماعیل عبداللهی، رئیس مرکز تربیت معلم مبلغ حوزههای علمیه انجام داده که حاصل این گفت و گو تقدیم می شود:
در ابتدا درباره این مرکز و تأسیس آن بگویید.
این مرکز نزدیک به دو سال پیش در راستای سیاستهای بالادستی حوزههای علمیه و در جهت اجرایی و عملیاتی کردن سند آمایش حوزههای علمیه تأسیس شد. اولین گام از گام های سند آمایش حوزه و اولین کارویژه جدی از میان کارویژه های روحانیت تربیت معلم مبلغ است که در حوزه در جریان است.
چه شد حوزه به سمت راه اندازی این مرکز رفت و چه دغدغهای داشت؟
ما در حکومت اسلامی هستیم و نظام حاکم بر کشور، نظام جمهوری اسلامی است که بر اساس اندیشه اسلامی راهبری میشود و نظامات اجتماعی ذیل آن شکل گرفته که در میان مهمترین نظامات اجتماعی، نظام آموزش و تربیت و نظام رشد وجود دارد. نظام تربیتی در نظامات اجتماعی حکومت دینی، مهمترین رکن یک حاکمیت و اجتماع اسلامی است که به اعتقاد کارشناسان، بعد از امنیت، نظام تربیتی اهمیت زیادی دارد.
از یک سو، شاید بتوان گفت که نظام تربیتی بر همه نظامات حتی نظام امنیتی نیز مقدم است، چراکه امنیت دست آوردی دارد که دست آورد آن از دل تربیت است. اگر نظام تربیتی ما کارآمد و اثربخش باشد، موجب میشود امنیت دستخوش ناهنجاریهایی بشود یا نشود؛ امنیت درونی یک جامعه حاصل یک تربیت درست یا یک تربیت نادرست افراد است.
در هر صورت، نظام تربیتی در یک حکومت و اجتماع و جامعه بشری، رکن و محور است. این نظام در کشور ما در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش خود را نشان داده است. البته باید این کار زودتر انجام میشد، ولی بالاخره خود را نشان داد و این سند شکل گرفت و در کشور در حال اجرا شدن است.
در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به ۶ نوع تربیت توجه خاص شده است؛ این سند امر تعلیم و تربیت را صرفاً معطوف به آموزش و پرورش کرده است. اما از زاویهای دیگر، بر اساس نظام دینی، آموزش و پرورش تنها متولی تربیت نیست؛ نظامها و دستگاههای فرهنگی و علمی کشور نیز در تربیتهای چندگانه اثرگذاری دارند. یکی از اینها، تربیت دینی است، ولی افراد در جامعه، تربیت اجتماعی، سیاسی و... نیز دارند. تربیت اخلاقی، اقتصادی، تربیت حرفهای، تربیت زیستی، تربیت بدنی (سلامت جسم) و... از دیگر جنبههای تربیتی است که آموزش و پرورش بهتنهایی در این عرصهها نقش آفرین نیست.
تربیت انواع و اقسامی دارد که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به این چشمههای تربیت توجه کرده است، ولی هیچگاه در تشکیلات جمهوری اسلامی ایران در بحث آموزش و پرورش نیامده که باید همه این ابعاد را در نظر بگیرد. هرچند که در سند تحول آموزش و پرورش تأکید بر جنبههای مختلف تربیتی شده، ولی همچنان یکه تاز میدان، تربیت و تعلیم بُعد تحصیل آموزش و ارتقای علمی است و توجهی به ابعاد دیگر کمتر شده است. نهایتاً در حوزه نظام پرورشی، در راستای تربیت اخلاقی و دینی تلاشهایی میشود، اما اجرای سند تحول تشکیلاتی میخواهد که نیازمند بازمهندسی است. با توجه به این تشکیلات ما در نظام تعلیم و تربیت کشور تحت سلطه افکار و اندیشههای نظام غربی قرار داشته و تا کنون بر همان منوال چیده شده است. ما انتظار داریم از دل تفکرات فعلی که بر گرفته از اندیشه نظام تربیتی غرب است، سند تحولی درآید و ابعاد تربیت دینی و به تعبیری، جامعیت تربیت شکل گیرد! که این نشدنی است.
ریل گذاری در کشور ما صورت گرفته که البته برای بازنگری و ارتقای آن زمینه باز است و روز به روز باید نو شود، اما نیاز به یک ابزارهایی دارد که این ابزارها را فراهم نکرده است. تربیت چند جنبه دارد؛ نقطه وصل مرکز ما کدام ابعاد و مبانی تربیتی است؟ ما متناسب با سند تحول و توجه به جنبههای مختلف تربیت، تشکیلات و ابزار مورد نیاز را در نظر نگرفتهایم یا طراحی نکردهایم.
منظورتان از تربیت جامع چیست؟
تربیت یک نظامواره ای است که میباید بهعنوان یک منظومه به آن نگاه شود. متغیرهای وجهی دارد که با هم مرتبط است. عناصر دخیل در تربیت متعدد است که ریشه در دستگاههای مختلف در نظام حاکمیتی دارد و باید همه این عناصر و تعاملات آنها را با هم دید.
اساس حرکتهای اجتماعی و تمدنی بر اساس تربیت جامع شکل میگیرد. همه انواع تربیت باید به یک میزان، با توازن رشد کند تا به مطلوب برسد.
تشکیلات و ابزار مورد نیاز برای رسیدن به این نوع تربیت چیست؟
از ابزارهایی که برای ایجاد چنین نگاه جامع درباره تربیت، مهم میباشد، این است که نظام تحصیلی به معنی یاد دهنده و یادگیرنده، نظام ارزشیابی یعنی میزان رشد و میزان یادگیری و کنترل کنندههای ما در عرصه رشد تربیتی؛ نظام پرورشی و نظام پشتیبانی از معلم و متعلم ما، از ارکان تحول تشکیلاتی باشد که بر اساس سند تحول آموزش و پرورش و نظام جامع به تربیت باید بازنگری شودکه نگرفته است.
بنابراین، نباید فقط آموزش و پرورش را نقطه عطف و محوری حرکتهای تربیتی در نظام تربیتی دید. آموزش و پرورش نظام پیشرو و پیش برنده است، دستگاه اولیه ارتباط گیری با کودک و نوجوان است که این جایگاه باید رعایت شود، ولی دستگاههای دیگر و متولیان علمی و فرهنگی کشور مانند وزارت علوم، وزارت بهداشت، وزارت کشور و بهویژه حوزههای علمیه که مهمترین نقش و دستگاه هدایت کننده و دستگاه راهبری تعلیم و تربیت را باید حوزه در دست داشته باشد که ندارد. بنابراین همه اینها باید نقش ایفا کنند تا ما شاهد باشیم که شخصیتهایی که آینده ساز کشورمان هستند و میخواهند ما را به آرمانهای انقلاب برسانند، شخصیتهایی همتراز و دارای مؤلفههای آرمانی این انقلاب باشند. تا زمانی که در نظام تعلیم و تربیت ما تشکیلات و دستگاههایی که در این عرصه باید ایفای نقش کنند، کاری نکنند، انتظارات حاصل نشود، نظارت نشود، هدایت گری صورت نگیرد و...، ما همچنان با خلأ منابع انسانی برای آینده نظام روبرو خواهیم بود و این خلأ جدی است که باید مراقب بود.
حوزه برای برطرف کردن این مشکل و نقش آفرینی در عرصه تربیت چه اقدامی انجام داد؟
حوزه علمیه از آنجایی که میبایست در این زمینه نقش ایفا کند، با شورای عالی آموزش و پرورش، وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان وارد تفاهم نامهای شد که بر اساس آن مرکزی ایجاد کند که بتواند بخشی از این دغدغههای تربیت دینی، اخلاقی، اعتقادی، مذهبی و تربیت سیاسی جامعه مخاطب را بر عهده بگیرد و ایفای نقش داشته باشد. در این خصوص، به خروجیهای که رسیدیم، این بود که مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه با مجوز دانشگاه فرهنگیان شکل گیرد و بتواند تعدادی را از مسیرهای قانونی موجود که در وزارت آموزش و پرورش تأیید شده، چه از طریق ماده ۲۸ اساس نامه دانشگاه فرهنگیان و چه از طریق آزمون سراسری جذب کند تا در آموزش و پرورش برای تربیت کودکان، جوانان و نوجوانان نقش ایفا کند و در فضای آموزش و پرورش برای همکاری و رسالتهای تبلیغی و معرفتی و معارفی دینی زمینه سازی و اعزام نیرو داشته باشد.
طلابی هستند که خارج از سیستم مدیریتی و برنامهای حوزه، وارد آموزش و پرورش میشوند؛ دلیل ورود مستقیم حوزه در این عرصه چه بود؟
ما تا کنون داشتیم طلبههایی که وارد آموزش و پرورش میشدند و به نقش آفرینی میپرداختند، ولی با مشکلاتی روبرو میشدند. امروز این کار قانونی است که طلبه بهعنوان یک مربی دارای جایگاه رسمی وظیفه تربیت و تعلیم را بر عهده میگیرد. امروز با پیگیریهای مرکز تربیت معلم حوزه برخلاف گذشته که طلاب تنها در ۳ رشته امکان حضور داشتند در ۸ رشته تخصصی گروه علوم انسانی امکان حضور رسمی و قانونی در عرصه آموزش و پرورش را دارا هستند که این فرصت خوبی برای حوزه است.
این مرکز اکنون ظرفیتی است تا حوزه نقش فعال خود را در اجرایی شدن سند تحول آموزش و پرورش ایفا کند. اگر دستگاههای دیگر هم به کمک بیایند، سند تحول خواهد توانست شتاب دهنده تربیت دینی و گسترش هنجارها و ارزشهای دینی شود. میتواند بهعنوان نقطه مطلوب در کشور باشد و بازخورد آن را در سالهای نه چندان دور ببینیم. همه دستگاههایی که دخیل در امر تربیت افراد جامعه هستند، باید به کمک بیایند؛ هر بخشی هم در این عرصه سهمی دارد. امروز حوزه بهعنوان دستگاه راهبری و هدایت کننده تربیت دینی، برای اجرایی شدن سند تحول و اجرای رسالتهای حوزوی و تبلیغی خود و نقش آفرینی در نظام تربیتی کشور، وارد عرصه شده و از این تحول پشتیبانی میکند.
تأسیس مرکز تربیت مبلغ معلم نشان دهنده تعامل خوب میان حوزه و دستگاههای حاکمیتی مربوطه است. شاید تنها نقطه شروع تعامل حوزه و دستگاه حاکمیتی در آموزش و پرورش این مرکز باشد و دیگر سابقهای ندارد که حوزه رسماً با دستگاههای حاکمیتی با تعامل، به نقطهای برسد و با هم -بین دستگاهی_ مجموعهای را ایجاد کرده و کار مشترکی را داشته باشند. این جای امیدواری برای نظام فرهنگی و تربیتی ماست که این دستگاهها با هماهنگی هم و تعامل مثبت، کار مشترک مؤثر و مفید و بنیادین برای کشور ما به ارمغان بیاورند؛ این کار نوید بخش یک تعامل مثبت است و تجربه خوبی در عرصههای تعاملات فراسازمانی است.
چه محدودیتی برای نقش آفرینی حوزه در عرصههای مختلف حاکمیتی وجود دارد؟
البته، حوزه آمادگی دارد نقش جدیتری حتی بالاتر و بهتر از این در نظام آموزشی کشور داشته باشد که این نیازمند زیرساختهایی است. از جمله اینها، زیرساختهای قانونی است. حوزه علمیه بهعنوان متولی امر دین و پاسدار دین در حکومت اسلامی که داعیه اسلام ناب دارد، باید میتوانست اعمال نظر بیشتری در دستگاهها میکرد و پشتیبانی علمی و نظری شایستهتری ارائه میداد ولی زیرساختهای قانونی وجود نداشت و مع الاسف هنوز هم بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب این موانع برداشته نشده و در برخی بخشها و حوزههای کاری شاید افزایش هم داشته است دولت و مجلس باید کمک کنند که حوزه در عرصههای مختلف نقش آفرینی کند؛ ممکن است در روزگاری حوزه بیشتر از این که دغدغه نظام و نقشهای اجتماعی داشته باشد، دغدغه حرکتهای اصلاحی و پیش برنده داخلی خود را داشت، اما امروز به آن نقطه رسیده است که علاوه بر این که توانسته حرکتهای اصلاحی درون سازمانی ایجاد کند و بهعنوان نظام متحرک و پیش رو تنظیم کند، این ظرفیت به وجود آمده که آمادگی دارد به همه بخشهای حاکمیتی نظام کمک کند و مشاوره و فکر دهد و پاسخگو باشد. ماهیت حوزه ماهیت رصد کننده، هدایت کننده، نظریه پردازی و ورود علمی دین بنیان به نظام مسائل کلان حاکمیت است از همین رو جامعه انتظار دارد حوزههای علمیه پیشقراولان مطالبه گری باشند و نگذراند اعتقادات و فرهنگ و ارزشهای دینی تضعیف شود این انتظار مطالبه گری مأموریتها و رسالتهای سنگینی را بر دوش حوزهها میگذارد که برای تحقق آن ابتدا خود میبایست رشد کیفی داشته و متناسب با زمانه تحرک داشته باشد خودش را آماده پاسخگویی کند و پاسخهای مسائل آینده را پیش بینی کند.
اگر زیرساختهای قانونی حضور حوزه فراهم شود، حوزه قدرت پاسخگویی بهتری دارد. چراکه در تعامل با دستگاهها میتواند نیازها را بهتر بشناسد و رصد کند و متناسب با آنها، خود را آماده پاسخگویی کند. ظرفیت علمی، وجود اساتید نخبه، طلبههای نخبه تحصیل کرده و فاضل ما و وجود مراکز تخصصی متعدد و مجتمعهای آموزشی و پژوهشی، وجود درختواره آموزشی در حوزه، وجود بیش ۱۵ حوزه دانشی و از ۲۰۰ رشته تخصصی در حوزه و...، ظرفیتی بزرگ علمی است که اگر دستگاههای حاکمیتی در هر نقطهای که کمک بخواهند، حوزه آمادگی دارد کمک کند و این ظرفیت در حوزه شکوفا شده. عرصه تعلیم و تربیت هم از این گونه ظرفیتهاست که حوزه میتواند بیشتر از این نقش ایفا کند.
مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه از کدام دستگاه دارای مجوز رسمی است؟ محتوا و برنامههای آموزشی آن به چه صورت است؟
در نظام آموزش و پرورش در سالهای اخیر تحولات خوبی بهویژه بعد از سند تحولی ایجاد شده است؛ ویترین نمادین جذب منابع انسانی برای آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان است که در دو سال اخیر، رشد کیفی خوبی داشته و برنامههای تحولی زیادی در عرصه نظام آموزشی و ارزشیابی، فضای مجازی و فضاهای سخت افزاری کارهای خوبی انجام داده و مرکز تربیت معلم مبلغ با مجوز هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان تأسیس شده که در همین راستا جا دارد از مدیر محترم حوزههای علمیه، مدیر محترم حوزههای علمیه خواهران و وزیر محترم آموزش و پرورش و رئیس محترم دانشگاه فرهنگیان و دبیر کل محترم شورای عالی آموزش و پرورش، اعضای محترم هیئت امنای دانشگاه قدردانی کنم که حمایتهای بیبدیلی برای راه اندازی این مرکز داشتند و این نوید بخش این حرکتهای اصلاحی است.
این مرکز با مجوز دانشگاه فرهنگیان و هیئت امنای این دانشگاه و تأیید دولت و شورای عالی آموزش و پرورش و زیر نظر مرکز مدیریت حوزههای علمیه در دو بخش برادران و خواهران بهصورت مجزا در حال فعالیت است. مسیرهای قانونی آن را دانشگاه فرهنگیان و وزارت آموزش و پرورش فراهم کرده و جذب آن هم از طریق راههای قانونی انجام میشود، اما بحث اجرا نظارت و هدایت و برگزاری درسها و رشتهها و گرایشها و دورههای مهارتی که دارد، زیر نظر مرکز مدیریت حوزه و با مدیریت حوزههای علمیه در حال انجام است.
شرایط دانشگاه فرهنگیان را در آموزش معلمان آگاه و متناسب با نیازهای جامعه چگونه ارزیابی میکنید؟
دانشگاه فرهنگیان بهعنوان متولی شناسایی و جذب و تربیت معلمان آینده این کشور، نباید مانند دیگر دانشگاهها به آن نگاه شود. نوع مدیریتی و برنامه ریزی و مدل رشتهها و ترکیب رشتهها و طراحی رشتههای فرا رشتهای و میان رشتهای این دانشگاه، سرفصلها و دورهها و... نیازمند بازطراحی مجددی همسان با سند تحولی آموزش و پرورش است که این کار نیاز به مباحث و حمایتهای قانونی دارد. یعنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مجلس شورای اسلامی باید همکاری کنند و شورای عالی آموزش و پرورش توجیه باشد که دانشگاه فرهنگیان مرکز ثقل آموزش و پرورش و تولید و تربیت انسانهای آینده است.
نباید به این دانشگاه، صرفاً به شکل یک دانشگاه -به معنای مصطلح امروزی- نگاه شود که دانشگاهی تأسیس شود، دانشجویی جذب شود، سرفصلها را بگذراند، مدرک بگیرد و مشغول به کار شود. این نگاه را نباید در دانشگاه فرهنگیان اعمال کرد که خوشبختانه در دوره جدید کارهای خوبی شده، ولی این مقدار، کم است و نیازمند فرصت کافی برای تولید کیفیت در امر دانشگاه است و تا نقطه مطلوب فاصله جدی وجود دارد.
باید برخی نگرشهای مدیران ارشد به این دانشگاه تغییر کند، این دانشگاه مرکز ثقل آموزش و پرورش و پایگاه تربیتی افراد جامعه است که باید متناسب با آن برنامه ریزی کند و نباید هر از گاهی با آن سیاسی برخورد شود و به شکل مضطرب اداره شود. این گونه مراکز باید با آرامش کامل و بدون دغدغه و تعجیل به امر تربیت بپردازند تربیت جامع با نگرش های تک بعدی، با تک روی کردن برخی مدیران، با سیاست زدگی، با شلوغ کاری و جنجال، با بیثباتی مدیریتی حاصل نمیشود و عقب گرد است.
تفاوت دورههای مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه با دانشگاه فرهنگیان در چیست؟
مرکز تربیت معلم مبلغ که در حوزه شکل گرفت، در واقع شعبهای از مراکز تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان است، اما با این تفاوت که اینجا اولویت با رسالتهای طلبگی، تبلیغی، دینی و حوزوی است و ثانیاً دغدغه آن تعلیم و تربیت و معلمی و حضور در آموزش و پرورش است. در واقع هدف این مرکز تربیت یک نوع مبلغین آگاه، مشاورین امین و مربیان مهارت محور هست که حضورشان در مدارس میتواند کمک به معلم و متعلم باشد. این مرکز در همین راستا در حال فعالیت است و هر ساله افرادی جذب و تربیت میکند.
بنای ما این است که بخشی از طلاب و حوزویان را که دغدغه تبلیغ و انتقال معارف دینی به جامعه دارند را بتوانیم برای یک نوع دیگری از تبلیغ که تبلیغ رسالتهای دینی در مهمترین مراکز تجمعات یعنی آموزش و پرورش، بفرستیم و در این مسیر جایگاه قانونی و رسمی داشته باشند و هم مسلط به مباحث تعلیمی و طلبگی و دارای صلاحیت علمی و عملی. این دغدغه حوزه هست که نگاه تبلیغی جدیدی از نوع تبلیغات دانش آموزی ایجاد کند که مبلغ بهصورت رسمی و حضور فعال در جایگاه معلمی و مربی حضور داشته باشد.
از سویی آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان، در عرصه تأمین منابع انسانی در عرصه معلمان، مربیان و مشاوران، کمبودهای زیادی دارد و حوزه به سهم خود برای اجرای سند تحول آموزش و پرورش و کمک به تحقق نظام جامع تربیتی نظام جمهوری اسلامی ایران نقش آفرینی میکند. در عرصههای دیگر نظام هم اینگونه است و حوزه در هر جایی که احساس میکند میتواند نقش ایفا کند، حضور مییابد. البته در این عرصه دغدغه و تأکید ما بر این است که حوزه و طلبه در جایگاه حوزوی و طلبگی خودش بماند.
طلبه در فضای طلبگی خود در عمل به مأموریتهای طلبگی و حوزوی خود ایفای نقش میکند. این برای ما مهم است که طلبه در سیستمهای متقابل و متعامل با حوزه محو نشود و ابتدا رسالتهای طلبگی خود را هدف گیری کند، ولی در ضمن این کار، به دستگاهی که دست نیاز به سمت حوزه دراز کرده، در حد وسع خود کمک میکند.
تحول یک پیکره و مجموعهای است که هر بخش آن، ناظر به اجزا است. در کنار نقش آفرینی ای که طلاب میتوانند داشته باشند، محتوای آموزشی هم نقشی مهم و محوری دارد. در این عرصه آیا برنامهای دارید، چه میزان اختیارات به شما واگذار میشود؟
محتوا دو شکل دارد. یکی محتوای خود طلبههایی است که در این مرکز درس میخوانند که محتوای رسمی وزارت علوم است که در دانشگاه فرهنگیان اجرا میشود و در این مرکز هم اینگونه است. البته با تأیید و مجوز شورا و هیئت رئیسه و گروه علمی دانشگاه فرهنگیان، خلأهایی که احساس کردیم در سرفصلهای موجود وجود دارد را با اصلاحاتی بر طرف و آنها را جبران کردیم.
نسبت به پذیرش طلبه بهصورت دانش پژوه ثابت همراه با مزایا و خدمات در قالب رشته و گرایش هم در حال پیگیری هستیم که این مرکز به یک پردیس ارتقاء یابد و رشتههای پیشنهادی حوزه یا دانشگاه فرهنگیان در حوزه بررسی و تصویب شود و با مجوز شورای گسترش حوزههای علمیه بتوانیم رشتههای متناظر، هماهنگ و ناظر با رشتههای دانشگاه فرهنگیان اجرا کنیم.
درباره محتوای درسی آموزش و پرورش هم باید بگویم که ما در مرکز تربیت معلم مبلغ، بهعنوان مشاور و این که نیروهای ما بهعنوان پژوهشگرانی که میتوانند در این عرصه کمک کنند، این ظرفیت وجود دارد، ولی این که خودمان در این عرصه نقش آفرینی مستقیمی داشته باشم، این گونه نیست. البته معاون تبلیغ حوزه، بخشی دارد برای نقد متون آموزش و پرورش و متوالیانی در این عرصه دارد و پیوسته در حال رصد و نقادی است.
برای محتواهایی که در این مرکز تدریس میشود، نظارتی صورت میگیرد؟
در مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه، شورای علمی فعال است که محتواها را حتی سرفصلهایی که از سوی دانشگاه فرهنگیان ارائه میشود را بررسی میکنند و در برخی جاها هم با مجوز خود دانشگاه، بررسیهایی انجام دادیم و در تعامل هستیم.
این مرکز از چه بخشهایی تشکیل شده است و چه ظرفیتی در تربیت معلم مبلغ دارد؟
این مرکز برخوردار از یک شورای سیاستگذاری که وظیفه تعیین و تصویب سیاستهای کلان مرکز را در چارچوب اسناد بالادستی شورای عالی حوزههای علمیه دارد و یک شورای علمی دارد که این شورا بررسی سرفصلها و تنظیم و تأیید سرفصلها و همچنین هدایت گری و نظارت بر روند علمی مرکز را دنبال میکند. تشکلاتی هم دارد که معاونت آموزشی برادران، معاونت آموزشی خواهران دارد. واحد خواهران و برادران در اینجا، فعال هستند. به این معنی که واحد برادران دارای معاونت آموزش و پژوهش و فرهنگی و بخش خواهران هم دارای معاونت آموزش و پژوهش مجزا هستند.
اولین دوره ما با حدود ۵۰۰ طلبه معلم آغاز شد که بر اساس ماده ۲۸ اساس نامه دانشگاه فرهنگیان جذب شدهاند و دورههای آنها در این مرکز برگزار میشود. البته به دلیل شیوع کرونا و شرایط کشور، این دورهها که به شکل حضوری برنامه ریزی شده بود، به صورت مجازی برگزار میشود. در حال حاضر پودمان اول تمام شده و دو پودمان دیگر باقی مانده که ان شاءالله برگزار خواهد شد و امتحانات آن نیز برگزار میگردد.
مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه متولی برگزاری این دورههای آمادگی است؟
در پذیرش اول، دوره آموزشی را خود مرکز برگزار کرد، ولی بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته، دوره دوم که آزمون استخدامی برگزار خواهد شد، اجرای دورههای آمادگی آزمون به مراکز و مؤسسات همکار که تمایل به همکاری داشتند سپرده خواهد شد. و ما نیز از آن پشتیبانی خواهیم کرد.
برای طلاب شهرستانی، چه برنامهای دارید؟
الآن در استانهای کشور و از جمله حوزه علمیه خراسان بزرگ و اصفهان، رابطین تربیت معلم مبلغ فعال هستند. این رابطین وظیفه هماهنگی و ثبت نامهای حضوری را بر عهده دارند. داوطلبان در مناطق مختلف به رابطین ما مراجعه میکنند و رابطین ما امتحانات نهایی را برگزار خواهند کرد. حتی آزمونها نیز در سراسر کشور برگزار میشود و کلاسها را در شرایط خاص هماهنگ میکنیم که در صورتی که رشتههای آنها به حد نصاب برسد، کلاسها را در همان استانهایشان برگزار میکنیم.
شرط تلبس طلاب برای حضور در آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است؟
تاکنون برای پذیرش طلاب در مرکز تربیت معلم مبلغ و حضور آنها در آموزش و پرورش شرط تلبس نداریم ولی ترجیحاً از آنها تقاضا کردیم که همه ملبس به لباس مقدس سربازی امام زمان(عج) در مدارس آموزش و پرورش حضور داشته باشند.
آنچه که بزرگان حوزه همواره بدان تأکید میکنند، این است که طلبه باید طلبه بماند و محو در سازمان میزبان نشود؛ آیا برای این برنامهای دارید یا خود طلاب باید به این مهم اهتمام داشته باشند؟
این از ضعفهای ما در حوزه بود که وقتی عدهای از طلبهها که در مراکز و سازمانهایی عضو میشوند، ارتباطشان با حوزه قطع میشد. به این معنی که طلبهای که مدرکش را میگیرد و سربازیاش را هم گذرانده است، ارتباطش با حوزه قطع میشود. ما باید بهجایی برسیم که حوزه بتواند با ساز و کار و تدبیری، وقتی دانش آموختهای دارد و این دانش آموخته در جایی ورود کرده، چه در عرصه تعلیم، چه در عرصههای حوزوی و چه در بخشهای دیگر بهنظام اسلامی خدمت میکند، باید ساز و کاری داشت که با حوزه در ارتباط باشد و استمرار این ارتباط به حفظ و تثبیت هویت و زی طلبگی طلاب کمک میکند.
نظام آموزشی حوزه میتواند عامل انگیزشی برای حفظ ارتباط طلابی که از حوزه جدا میشوند، با حوزه باشد. مثلاً اجازه دهد که اینها درسشان را ادامه دهند و ارتقای تحصیلی بگیرند و مدارج علمی را طی کنند. نظام پشتیبانی و خدماتی حوزه میتواند عامل انگیزشی برای حفظ آن افراد باشد. مثلاً به خودشان و خانوادههایشان خدمات علمی فرهنگی و معنوی ارائه کند.
خدمات حتماً نیاز نیست مالی باشد، بلکه میتواند جنبه حمایتی و جایگاه بخشی، هویت بخشی و اعتبار بخشی باشد. حوزه میتواند آنها را حمایت کرده و زیر پر و بال خود بگیرد و هرچند وقت یکبار جلسهای برایشان برگزار کند و دانش افزایی داشته باشد و آموزشهای ضمن خدمت برای آنها را متکفل شود. اینها موجب میشود که طلاب هویت طلبگی خود را حفظ کنند. اگر اینگونه نشود، طلبه ارتباطش با حوزه قطع شده و ممکن است شئونات و فرهنگ و آداب طلبگی در او کمرنگ شود.
این باید در عرصه آموزشی، پژوهشی و تبلیغی حوزه به صورت سیستمی وجود داشته باشد. در حال حاضر نزدیک به چهار هزار طلبه در آموزش و پرورش وجود دارد که تا کنون حوزه به سراغشان نرفته و ارتباط نداشته است. این که حوزه به آنها مأموریت یا مسئولیت بدهد و در مقابل مطالبه داشته باشد، حرفهایشان را بشنود، آسیبهای نظام آموزشی و تربیتی کشور را از آنها بشنود، تا کنون وجود نداشته است.
این مرکز کانون اتصال حوزه و دستگاههای حاکمیتی، بهعنوان کانون عملیاتی و اجرایی است که اولین گام برای تعامل عملیاتی با نظام و نیازهای نظام است.
در حال حاضر طلاب در چند رشته میتوانند وارد عرصه معلمی در آموزش و پرورش شوند؟
در پیگیریهای مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه با حمایتها و هدایتهای مدیر حوزههای علمیه و سایر افرادی که در ارتباط با این کار بودند، توانست یکی از موانع جدی که سالها بود حوزه پی گیری کرده بود را برطرف سازد و آن این که طلبهها بتوانند بهجای این که فقط در سه رشته در آزمون آموزش و پرورش داشته باشند و جذب شوند، در هشت رشته جذب شوند. ما قائل به این هستیم که طلاب با این نظام متراکمی که در حوزه دارند، میتوانند در هشت رشته شرکت کنند و الحمدلله امسال برای اولین بار طلبهها در هشت رشته شرکت کرده و در هشت رشته هم قبولی داشتیم. برای برخی قابل باور نبود که طلاب در همه رشتهها قبول شوند.
پژوهش از مؤلفههای طلبه موفق است، در کنار این امور تربیتی و آموزشی که دارید، در حوزه پژوهشی هم فعالیتهایی دارید؟
اخیراً در جلسهای مشترک با حضور مدیر حوزههای علمیه و ریس دانشگاه فرهنگیان، دفتر مطالعات بنیادین تعلیم و تربیت در این مرکز شکل گرفت و ابلاغ شد که وظیفه تولید نظریه در عرصه تعلیم و تربیت است. ما معتقدیم حوزه باید در مباحث نظری و دانشی و تئوریهای آموزش و پرورش و علوم تربیتی حضور جدیتری داشته باشد. علاوه بر این که کار عملیاتی صفی برای رسالتهای طلبگی و کمک به نظام تربیتی کشور سریع شکل گرفت، کار بنیادین و مطالعاتی و یک امکانی برای نظریه پردازی در عرصه تعلم و تربیت کشور اینجا تشکیل شد که آن دفتر مطالعات بنیادین تعلیم و تربیت است.
در این راستا، چند روز پیش اولین جلسه را با انجمن تعلیم و تربیت حوزه داشتیم. اعضای هیئت رئیسه انجمن تعلیم و تربیت حوزه در این نشست حضور داشتند و نیز جلساتی با سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش برگزار شد و تفاهم نامهای هم بین ما و آنها در حال امضا شدن است که ان شاءالله بتوانیم کارهای پژوهشی خاصی در این عرصه انجام دهیم.
هماهنگیهایی هم با پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و برخی مراکز پژوهشی مرتبط انجام شده و رایزنیهایی هم پیرامون فعالیتهای پژوهشی داشتهایم که جلساتی برگزار خواهد شد که بر اساس آن، مسائلی که پشتوانههای علمی برخی طرحهای کلان آموزش و پرورش است را در این مرکز تئوری پردازی و نقد کنیم و برای آن گزارشهایی انجام دهیم.
حوزه وظیفه خود میداند برای نظام حاکمیتی و بحث تعلیم و تربیت کشور، در بعد علمی ایفای نقش کند. اگر بتوانیم با کار اجتهادی و رویکرد تمدنی و منظومه وار برخاسته از اندیشه اسلامی ونگاه های کلانی که در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری وجود دارد، برخی از این تئوریها را طراحی و متناسب با آن سند عملیاتی و برنامه تحولی برای آموزش و پرورش بدهیم، گامی رو به جلو است و کاری است که دستگاههای فرهنگی و شورای انقلاب فرهنگی به آن نیاز دارند.
این دفتر از همه حوزویان عرصه تعلیم و تربیت و پژوهشگران عرصه تعلیم و تربیت دینی دعوت میکند به یاری ما بیایند و ما را در پروژههای پژوهشی طراحی شده یاری دهند.
اساتید این مرکز را چه کسانی تشکیل میدهند؟
اساتید مرکز تربیت معلم مبلغ، طلاب و فضلای حوزه هستند که سابقه تدریس در مراکز علمی و آموزشی دارند. کسانی هستند که تخصص در این رشتهها دارند و مورد تأیید حوزه و دانشگاه فرهنگیان میباشند.
چه برنامههای را برای آینده در نظر گرفتهاید؟
دور دوم پذیرش مرکز تربیت معلم مبلغ حوزه همزمان با آزمون استخدامی آموزش و پرورش انجام میشود و قبولیهای آن را در اینجا پذیرش میکنیم. برای ارتقا و برگزاری رشتههای مناسب با نیاز آموزش و پرورش و بحث تثبیت رشتهها در شورای گسترش حوزه و همچنین راه اندازی مجلات علمی کارهایی است که در برنامههای پیش روی ماست. در عین این که موانع نگرشی جدی در بین برخی دستگاهها و در میان برخی مسئولان داریم اگر مسئولان، جامعه و نظام را نیازمند به حضور اندیشمندان حوزوی میدانند که در عرصه آموزش و پرورش، تبلیغ دین و اندیشههای دینی حضور منظمتر، مقتدرتر و کارآمدتری داشته باشد، باید راه حلهای قانونی را اصلاح و تعامل را بیشتر کنند.
چه قوانینی در عرصه حضور حوزه در عرصههای مختلف نیاز به بازنگری دارد؟
ما در مجلس با موانع قانونی در نظام قانونگذاری و در برخی برنامههای دولت با موانع قانونی مواجهیم؛ مانند این که اگر طلبهای بخواهد رسالت تعلمی در این مرکز داشته باشد در همین رسالتهای طلبگی، حتماً باید کارت پایان خدمت داشته باشد. طلبهای که ۱۵ سال درس خوانده و الآن کار تخصصی اجتهادی میکند و بر اساس وظیفه و تکلیفش در عرصه تربیت دینی و اخلاقی جامعه، میخواهد به بخشی از نظام که نیازمند اوست خدمت کند، باید مسیر قانونیاش فراهم شود. کما این که در سال ۷۶ آیین نامهای وجود داشت که بر اساس آن طلبه با معافیت تحصیلی طلبگی میتوانست وارد دستگاهها شده و کار کند و تعهد خدمت بدهد، ولی بعد از تصویب لایحه خدمات کشوری، این آیین نامه حذف شد و مانع کار شد.
مانع دیگر افزایش سن طلاب در مسیر فراگیری علوم حوزوی و رسیدن به مدرک و اعتبار علمی میباشد که ناشی از طول نظام تحصیلی حوزه است. در این شرایط اگر طلبه بخواهد در این عرصهها وارد شده و خدمتی داشته باشد، شرایط سنی را از دست میدهند و نمیتوانند در سیستم تعلیم و تربیت جذب شود. بر اساس نوع نظام تحصیلی حوزه جا دارد که قوانین در این عرصه اصلاح شود.
طلبهای که ۱۰ یا ۱۵ سال در مدارس امین آموزش و پرورش، مبلغ بوده یا دو سال سرباز طلبه در آموزش و پرورش بوده، باید بتواند از اولویتی در جذب آموزش و پرورش برخوردار باشد. دولت و مجلس برای این حرکتهای اصلاحی باید کمک کنند. حوزه هم گامهایی را در این عرصه برداشته است که نیاز است مسئولان نظام وارد عرصه شده و موانع قانونی را که مانع حضور بخشی از طلاب دغدغه مند میشوند، اصلاح شود.
البته حوزه علمیه با محدودیتهای زیادی مواجه است و از همه مهمتر این است که حوزه با تعداد طلبه محدودی که دارد، این تعداد برای انجام مأموریتها و رسالتهای اولویت دار حوزه کم است. حوزه با این تعداد برای اولویتهای اولیه خود که کار اصلی حوزه به شمار میرود، با کاستیهای زیادی روبروست. حال در این شرایط در عرصه قضا، دانشگاهها، آموزش و پرورش و...، با همه تنگناهایی که وجود دارد، در حد محدودی به این سمت میرود که کاری تعلیمی و تربیتی در آموزش و پرورش انجام شود و یا در حد محدودی در عرصه قوه قضائیه ایفای نقش داشته باشد و یا در دانشگاه و... باری را بر دوش بکشد. با این وجود اما مسیرهای قانونی تسهیل نشده و یا اینکه شناخت متقابل وجود ندارد و یا ظرفیت سنجی و استعداد یابی درستی صورتی نگرفته است که این کار باید در بخش امور طلاب حوزه ساماندهی شود و تمرکز مناسبتری پیدا کند.
در پایان اگر مطلبی دارید، بفرمایید.
باید متذکر شد که اولویت ورود طلبه به کارهای اجرایی نیست، روش و بینش بزرگان ما نیز همین است توصیههای مقام معظم رهبری هم این است که تا جایی که احساس نیاز نشود، طلبهها وارد کار اجرایی نشوند، مگر این که جاهایی نیاز باشد و به نظرم بحث تربیت کودک، نوجوان و جوان و عرصه آموزش و پرورش از عرصههایی است که دچار خلأ جدی شده است.
اگر این خلأ جدی پدید نمیآمد و نظام آموزش و پرورش ما تحت چنبره افکار غربی و لیبرالی نبود، اگر تشکیلات آموزش تعلیم و تربیت کشور متناسب با آرمانهای انقلاب متحول میشد، اگر نظام آموزشی ما با عناصر انقلابی و فرهنگی ما مدیریت میشد و... ما امروز شاهد این همه ناهنجاریهای اخلاقی و مدیریتی در کشور نبودیم. این که این ناهنجاریهای اجتماعی در جوامع غربی هم وجود دارد، به این دلیل است که نظام آموزشی و تعلیم و توسعهای و نظام رشد افراد جامعهشان، بر اساس اندیشههای منهای خدا بوده، اندیشههایی که همه چیز را با محوریت انسان تنظیم کرده است. هویت بخشی دینی به جامعه، نیازمند این است که عناصر دینی و مذهبی و دغدغه مند وارد عرصههای مهم کانونهای تربیتی کشور شوند، البته به صورت قانونی و مقتدر و دارای جایگاه رسمی.
گفتوگو: علیرضا سهلانی